کد مطلب:171873 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:195

نامه ها و...
بالحسین تسعدون و به تشقون. [1] .

تنها ره سعادت و خوشبختی و یا شقاوت و بدبختی شما به واسطه حسین است.

رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم

كوفیان شنیدند كه حسین علیه السلام از بیعت با یزید امتناع ورزیده و به مكه رهسپار شده است؛ از اینرو شیعیان در خانه سلیمان بن صرد خزاعی گرد آمدند و سلیمان به ایشان گفت:

اگر می دانید كه او را یاری كرده و علیه دشمنش جهاد می كنید، با فرستادن نامه او را آگاه سازید و اگر در یاریش سستی می كنید، او را قریب ندهید.

همه اظهار یاری نموده و در نامه ای نوشتند:

بسم الله الرحمن الرحیم

از سلیمان بن صرد و مسیب نجبه و رفاعة بن شداد و حبیب بن مظاهر و شیعیان از اهل كوفه.

سلام علیك

سپاس خدای را كه دشمن ستمگر ترا میراند و نابود ساخت؛ كسی كه غاصبانه اموال امت اسلامی را به دست گرفت و بدون رضایت ایشان، بر آنها فرمانروایی كرد؛ نیكان ایشان را بكشت و اشرار را باقی گذاشت و مال خدا را به دست ستمگران و مترفان خوشگذران روزگار داد؛ پس او چون قوم ثمود، از رحمت خدا دور باد.

ما را امام و پیشوایی نیست؛ از اینرو سوی ما بیا؛ امید الهی است كه ما را بر كنار حق گرد آورد. اكنون نعمان بن بشیر در قصر امارت است و لیكن ما در نماز جمعه و عید او شركت نمی كنیم. اگر بفهمیم كه سوی ما می آیی، او را بیرون رانده و سوی شام روانه اش می كنیم. انشاءالله.

این نامه را با عبدالله بن مسمع همدانی و عبدالله بن وال تیمی برای امام حسین علیه السلام فرستادند كه دوم ماه مبارك رمضان به مكه رسیدند و پس از دو روز همراه قیس بن مسهر صیداوی و عبدالرحمن بن عبدالله بن شداد ارحبی و عمارة بن عبدالله سلولی حدود 150 نامه دیگر به حضرت فرستادند و پس از دو روز نامه ای چنین نگاشته:

بسم الله الرحمن الرحیم

به: حسین بن علی علیهما السلام

از: شیعیانش

اما بعد؛ بشتاب كه مردم چشم به راه تو دارند و غیر از تو كسی را نمی خواهند. عجله كن؛ عجله كن؛ عجله كن؛ عجله كن.

والسلام

و با هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله به حضرت فرستادند.

و به دنبال این، شبث بن ربعی و حجار بن ابجر و یزید بن الحارث و عروة بن قیس احمسی و عمرو بن حجاج زبیدی و محمد بن عمیر تمیمی كه از اشراف كوفه بود، نوشتند:

طراوت و سرسبزی ما را فرا گرفت و میوه ها رسیده و هرگاه بخواهی، بر لشكری آماده فرمان، فرود آ.

در این حال امام حسین علیه السلام دو ركعت نماز بین ركن و مقام بپا داشت و از خداوند متعال خیر خواست و نامه ای چنین نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

از: حسین بن علی

به: مسلمانان و مؤ منان

اما بعد، هانی و سعید نامه های شما را كه آخرین مكاتبه شما بود، آوردند؛ خواسته همه شما این بود كه امامی ندارید و من سوی شما بیایم تا شاید خداوند شما را هدایت كند. من مسلم بن عقیل، برادر و پسر عم خود را كه مورد اطمینان من است، سوی شما می فرستم. اگر او رأی و همت خردمندان و افراد فاضل شما را آنطور كه در نامه هایتان نوشته بودید، تأیید كرد، به زودی نزد شما خواهم آمد؛ انشاءالله. قسم به جانم، امام نیست جز كسی كه به كتاب خدا حكم و عدل و داد را برپا كند و دین حق را مطیع باشد و خویشتن را بدور از هواهای نفسانی، فقط در اختیار ذات الهی قرار دهد.

والسلام

و با مسلم بن عقیل [2] به كوفه فرستاد.


[1] احقاق الحق 9/202.

[2] بنا بر نقل مفيد رحمه الله در ارشاد اين نامه را با هاني بن هاني و سعيد بن عبدالله به كوفه فرستاد و بنا بر نقل سيد بن طاووس رحمه الله در لهوف با مسلم بن عقيل؛ و ليكن ظاهرا نقل لهوف به قرائن نزديك تر است. والله اعلم.